همایش تخصصی در ستایش اعداد

پخش ویدیو
پخش ویدیو

درباره همایش

تجزیه دانش به رشته های تخصصی متفرق، تقسیمات روزافزون سازمان ها به زیرمجموعه های گوناگون و مزید بر آنها، تمایل نسل جدید کارکنان متخصص (دانشگران) به تک روی و استقلال عمل، انسجام و یکپارچگی کلی که جزیی از آنند را بیش از پیش به چالش می‌کشد. صرف قسمت اعظم وقت و انرژی مدیریت به حل اختلافات فزاینده درون سیستم، ظهور مبحث بی سابقه “آشوب” به عنوان آینه تمام نمای بی سامانی سازمان های مدرن، کوتاه تر شدن عمر سازمان ها حتی از عمر متوسط انسان هایی که زمام امورشان را بدست دارند و خلاصه شیوع سیستم هایی که ارزش کل آنها کمتر از جمع اجزای آنهاست، حاکی از غلبه روزافزون “گرایش اجزاء به استقلال و تنوع “بر” نیاز کل سیستم به حفظ انسجام و وحدت” و در نهایت از دست رفتن تعادل حیاتی برای دستیابی به توسعه پایدار در نظام های اجتماعی و سازمانی است.

این پاره پاره شدن ها و عملکردهای جزیره ای “کار” و “همکاری” را نیز (که قاعدتاً باید نوعی “عبادت خلق” و “سرمایه جاودانی” تلقی شوند) از هرگونه معنای کل گرایانه، لطف زیبایی شناسانه و ذوق کمال جویانه تهی ساخته است. تسری احساس سردرگمی و افسردگی بجای تجربه سازندگی در سفینه سرگردان سازمان ها نشان از قربانی شدن تعادل کل سیستم در مسلخ مطامح و برد و باخت های اجزاست. از این رو سرانجام “برد-برد” به “باخت-باخت” می‌بازد؛ آینده فدای عاجل می‌شود و کل به چیزی کمتر از جمع اجزا تنزل می یابد.

این افراط نوظهور کاملاً در جهت عکس تفریط سنتی آن عمل می‌کند. نظم پدرسالار با وحدت آهنین و رژیم آمرانه ملازم آن برای شرایطی با ثبات ساخته شده بود. نیاز حیاتی نوظهور به نوآوری مستمر و تحول مکرر نه لازمه آن دوران بود و نه از عهده کارکنان عمدتاً فاقد تخصص آن زمان برمی‌امد. در واقع وظیفه چنان وحدت مکانیکی در نظام سنتی به حداقل رساندن آزادی و استقلال اجزای سیستم و به حداکثر رساندن تبعیت محض اعضای سازمان برای حصول اطمینان از عملکرد متحدالشکل و رفتار یکنواخت “ماشین سازمان” بود. در واقع نقش مدیریت در انقلاب صنعتی به حداکثر رساندن بهره وری در جهت انبوه سازی کل سیستم بود.

اکنون در جوامع و سازمان های مدرن وضع در جهت معکوس دگرگون شده است. با این پیش فرض غلط که “ثبات و آزادی” نه تنها مانعه الجمع بلکه ضد یکدیگرند. اینبار وحدت و یکپارچگی سیستم است که به یکباره قربانی واگرایی اجزاء و خودفرمانی اعضاء میشود. خودستیزی، مرزبندی‌های درون سازمانی و جنگ قدرت های داخلی بهره وری کل را نابود، بهترین نیروها را خنثی و دفع و توسعه درازمدت سیستم را فدای سیاست های خودخواهانه و رقابت های کوته بینانه زیرمجموعه ها میسازد.

قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم

قسمت چهارم

قسمت پنجم

قسمت ششم

قسمت هفتم